السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته:
دوست دارم، از شما در مورد پدیده حضور دختران و زنان در انظار عمومی در مقابل مردان خارجی و نامحرم با لباس اسلامی و افشای چهره با انگیزه گسترش علوم اسلامی جویا شوم
آیا این کار شرعا جایز است؟!
وعليكم السلام ورحمة الله وبرکاته :
ومن دکتوره لیلی حمدان ..در وسایل ارتباطی به عنوان یک مطالعه كننده و عاشق ادبیات نه نويسندگی- این رسانه هارا دیده و متوجه شدیم واقعاً چیزی بوده که مرا ناراحت کرده .
مثلاً بسیاری از نویسنده‌گان یا شاعران زن با صدای خود شعر می خوانند یا ترانه خوانی میکنند و درحالیکه نیازی نیست بعدا ظرافت صدا و افکت هایی که استفاده می کنند بعد از ایدیت آنها را در یوتیوب، تیک توک و سایر سایت ها منتشر کنند .
و همچنین اختلاط آنها با مردان در مجتمع های ادبی، به گفته‌ی خودشان، امری بیش از حد عادی بوده است.
مشکل این است که آنها معتقد شده اند، کاری را که انجام میدهند شرم آور و حرام نیست.. و به بهانه اینکه صدای زن عورت نیست..و هزاران فکر دیگر‌ِ که یکی از بحث های بی پایان آنهاست..
الله تعالى درعمر، وعلم، وعمل شما بركت دهد .
من این دو مشورت را با هم ترکیب کردم و در همین مورد نیز مشاوره های مشابهی وجود دارد، امیدوارم پاسخ کافی باشد با جزئیات آن پاسخ هر سوال کننده را برآورده کند.
پرسش، پرسشی است که امروزه با حجم فعالیت رسانه‌ای در میان زنان تکرار می شود که اشکال و ابزارهای گوناگونی به خود گرفته است و نیاز به تدبر خیلی عمیق دارد.
در آغاز بحث خود را از جایگاه الگوهای مان در اسلام آغاز می کنیم .
*جایگاه الگوها در اسلام* :
بیایید اولا یک سیری در مراحل تاریخ داشته باشیم و به شرح حال الگوهای مسلمانان، مادران مؤمنان رضي الله عنهن و زنان سلف صالح و زنان مسلمان، در سه قرن اول زندگی داشتند بپردازیم . قرن هایی که رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم درحدیث ی که در صحیح بخاری درباره آن روایت می کند می فرماید: خَيْرُكُمْ قَرْنِي، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ، ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ – قالَ عِمْرانُ: لا أدْرِي: ذَكَرَ ثِنْتَيْنِ أوْ ثَلاثًا بَعْدَ قَرْنِهِ – ثُمَّ يَجِيءُ قَوْمٌ، يَنْذِرُونَ ولا يَفُونَ، ويَخُونُونَ ولا يُؤْتَمَنُونَ، ويَشْهَدُونَ ولا يُسْتَشْهَدُونَ، ويَظْهَرُ فِيهِمُ السِّمَنُ.”
«بهترین قرن، قرن نسل من است، سپس کسانی که از آنها پیروی کنند، سپس پیروان آنها – عمران گفت: نمی دانم: بعد از نسل خود دو یا سه قرن را ذکر کرد – سپس قومی می آیند، نذر می کنند و آنها را برآورده نمی‌کنند، خیانت می کنند و مورد اعتماد نیستند، شهادت می دهند و طلب شهادت کرده نمی‌شوند و فربهی و چاقی در میان آنها ظاهر میشود.)
**سوال اینجاست که حال زنان و مجالس علمی آنان در این قرون که بهترین قرن هاست چگونه بوده است*⁉️
زنان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اصحاب رضي الله عنهم بدون اینکه کسی آنها را ببیند صحبت می کردند، پس همه گفتگوهایشان پشت حجاب بود و زنان در همه این قرون چنین بودند.
قرون اول تاریخ اسلام : بدون اینکه مردان به آنها نگاه کنند صحبت می کنند و حدیث نقل می کنند( ازپشت پرده )
ذهبی – رحمه الله – چنین ذکر کرده است که از چهارصد زن روایت کرده و به یکی از آنها نگاه نکرده است .
سبحان الله ❗ بلکه نقل این روایات از پشت حجاب بوده است.
واین روش جدید حضور زنان در مجالس و صحبت های فیدیویی آنان که به چشم و گوش هزاران و میلیون‌ها مرد می رسد از کجا آمده است⁉️
آیا منشأ درشریعت الهی دارد⁉️
**آیا از شرح حال بهترین زنان امت دلیلی وجود دارد* ⁉️
*جواب*
یقیناً نخیر، بلکه یک پدیده جدید وتقلید ازبیگانه هاست واین خود بر ما من حيث زن مسلمان اذیت کننده است .زمانیکه می بینیم رقابت این زنان برای آن اموری است که رأی اکثریت را در نظر گرفته رقابت می کنند نه حکم شریعت را، درحاليكه زن مسلمان بايد آنچه كه در آن رضايت الله متعال نهفته است، از ظاهر شدن در رسانه برایش بالاتر ومرجح باشد .
بدون شك زمانيكه در آن رسانه با تصویر و صدا در مقابل مردم ظاهر می شود، توجه هربيننده را به خود جلب می کند بخصوص در زمانی که فتنه ازهرطرف موج مي زند اينها دركوشش جلب نمودن توجه بيننده گان برخود می باشند .
شیخ الاسلام ابن تیمیه- رحمه الله- می فرماید:
اصل این است که هر آن چیزی که موجب فتنه شود جایز نیست. و فساد در صورتی که با منافع اغلب مردم مخالفت کند باید مسدود شود. از این رو نگاهی که منجر به فتنه می شود، حرام است، مگر اینکه مصلحت آشکار در آن نهفته باشد».[1]
ادامه دارد ….
آیا زن می‌تواند بشکل ( ویدیویی وصوتی ) در رسانه ها ظاهر شود؟
حکم شرعی:
شکی نیست که ظاهر شدن زن در حالی که تمام بدن اعم از صورت و دست ها را پوشانده باشد در شرع حرام نیست. زیرا در اینجا هدف از پوشش ستر است و حجاب مانع فتنه است – ان شاء الله-
و اگر مردی با وجود ستر زن در فتنه واقع شود در حالی که کاملاً به حکم حجاب پاسخ می دهد پس به تحقیق همین زن آنچه که بر او است از پوشیدن حجاب شرعی را کاملا ادا کرده و این ظاهر شدنش حاجت است پس اگر وسوسه شد گناه نکند. وصدایش را ملایم نکند، احساساتی صحبت نکند، نخندد و عباراتش را ملایم نکند، بهتر است گفتارش متوجه زنان باشد.
در مورد آراسته ظاهر شدن و نشان دادن زینت زن، در مورد حرام بودن آن اختلافی نمی‌دانم و اتفاق نظر وجود دارد که جایز نیست، زیرا برای مردان نامحرم ظاهر میشود و خلاف فرمان الله -تعالى- درحاليكه فرمان إلهي به پوشش و تقوا است. و وعدم مراعات پوشش مذمت شده زیرا فتنه انگیز است.
این صحبت ما در مورد ظاهر شدن زن برای یک نیاز و علاقه است نه برای ظاهر شدن فقط برای صحبت کردن در مورد هر چیزی بیجا،
و این به اشتراک گذاشتن خاطرات ظاهری خود با فالوورها و فیلمبرداری از حرکات، اعمال، احساسات و غیره از آنچه مردم در ما ایجاد کرده اند را برای به دست آوردن لایک و پول از یوتیوب و امثال اینها، این یک راه مذموم است که یک زن با تقوا که از الله امید وار رحمت است هرگز خودرا در چنین حالت قرار نمی دهد.
من از فتوای معاصران غافل نیستم که به زنی که این قول را می‌پذیرد و اجازه میدهند و در صورتی جایز میدانند، که حضور او در کانال‌ها و فیلم‌هایی که چهره‌اش را آشکار میکند، مانعی ندارد، مادام که او به حجاب شرعی پایبند است، با این تفاوت که من در اینجا به نصیحت الله و رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم پایبند هستم و طبق قاعده ترجیح می دهم از زنان پیشینیان وسلف الصالح الگو بگیرم. (کسانی که سخن را می شنوند و از بهترین آن پیروی می کنند، کسانی هستند که خدا هدایتشان کرده است و آنها خردمندانند) (الزمر: آیه 18).
من زمان خود را زمان وسوسه وفتنه می‌دانم و احتیاط در آن باید دو چندان شود و کسانی که اجازه آشکار کردن چهره را دادند، اصلاً اختلافی نداشتند، بلکه بر لزوم پوشاندن صورت زنان در صورت وسوسه اتفاق نظر داشتند.
زنان در عصری نزدیک به دوران رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مورد انتقاد قرار می‌گرفتند، در عصری که ما در بیگانگی شدید، از دین قرار داریم تاجاییکه حلال دانسته می شود محرمات الهی وهزاران فسق وفجور دیگر صورت می گیرد، وبخاطر مقابله با اسلام واقعی دربین جوامع مسلمان فتوای بر ظاهر شدن زنان در رسانه ها داده میشود در حالیکه، این‌کار خود سبب بروز هزاران فتنه دیگر می گردد، وسبب ضعیف شدن مسلمانان درمقابل کفار میشود درحالیکه ما شاهد سطوح واکنش غم انگیزی هستیم که با همه اینها در جوامع مسلمان مطابقت دارد، زن به طریق اولی مورد انتقاد قرار می‌گیرد.
مادر مؤمنان عایشه رضی الله عنها در صحیح مسلم می فرماید: «اگر رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم می دید که چه بر سر زنان آمده در امر منع شدن آنان از رفتن به مسجد حتما از این امر باز می داشت. چنانکه از ورود زنان بنی اسرائیل به مسجد جلوگیری شد. گفت: پس به عمره گفتم: آیا زنان بنی اسرائیل مانع از مسجد شدند؟ گفت: بله.
شکی نیست که منع و نهی از حلال مربوط به واقعیت مسلمین است و هرکس بخواهد این قسمت را از نظر مباح مطرح کند، این ما را به ضوابط که مباح دارد می‌کشاند.
که مهم ترین آن، تأیید شرع بر مقید کردن آن به امر مباح است، پس در تقیید مباح، تبدیل آن به حرام جایز نیست.
مقصود از تقید آن ؛ جایز برای اجرای احکام بر طبق مقاصد شرع و جلوگیری از نقص و ضرر ناشی از حکم در صورتی است که مباح گفته شود.
شاهد آن هستیم که چگونه فتنه رسانه‌ها شعله‌ور شده و مانند شعله‌ور شدن آتش در آتش سوزی گسترش یافته و هر فرهیخته و نیمه فرهیخته و عالمی آن را جلوه گری می کند و پیچیده‌گی موضوع ظاهر شدن زنان با زینت و ظرافت و تسلیم همراه شده است. آنها در گفتار و تلاش برای جذب فالوور با هر گونه چشم پوشی و کسب ضوابط به انجام کارهای خلاف حیاء دست زدن و علاوه بر معرفی برخی از آنها با تأثیرات موسیقی ، و برخی از آنها در مورد موضوعات مورد علاقه مردان تا حد که حیاء آنان را خدشه دار نموده است.
ما در واقعیت در این حال احاطه شده به وسوسه‌ها، شبهه‌ها، شهوات و فتنه‌ها هستیم.
ضرورت نگهداری خود از فتنه ها
امام ابن قیم – رحمه الله – فرمودند: فتنه دو قسم است: فتنه شبهات -که این فتنه بزرگ‌ترین فتنه هاست- و فتنه شهوات که گاهی یکی از این دو به بنده پیش می آید و فتنه شبهات ناشی از فقدان بصیرت و عدم علم است، به ویژه اگر با فساد و وقوع در شهوات همراه شود که این فتنهٔ بزرگ، بلای بسیار بزرگی بوده نیت بد وفساد در آن
حاکم است، لذا شخص به اساس میل خودش قضاوت می نماید نه بر اساس هدایت،وبابصیرت ضعیف و عدم آگاهی از آنچه الله متعال رسولش را با آن فرستاده است .
الله متعال در مورد ایشان میفرماید : (
إِنْ يَتَّبِعُونَ إِلَّا الظَّنَّ وَمَا تَهْوَى الْأَنْفُسُ} [النجم: 23] }
ترجمه: « آنها پیروی نمی کنند مگر گمان را وآنچه را که نفس هایشان خواهش آن را دارد »
الله متعال فرموده است که پیروی از خواهشات انسان را از راه الله گمراه میکند
( يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ وَلَا تَتَّبِعِ الْهَوَىٰ فَيُضِلَّكَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ ۚ إِنَّ الَّذِينَ يَضِلُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا نَسُوا يَوْمَ الْحِسَابِ)( ص: ٢٦)
ترجمه: و او را گفتیم ای داود، ما تو را در روی زمین مقام خلافت دادیم، پس میان خلق الله به حق حکم کن و هرگز هوای نفس را پیروی نکن که تو را از راه خدا گمراه سازد و آنان که از راه خدا گمراه شوند چون روز حساب و قیامت را فراموش کرده‌اند به عذاب سخت معذّب خواهند شد.
این فتنه تا آخر انسان را به بی ایمانی، کفر ونفاق می کشاند واین فتنهٔ
منافقین وبدعت گذاران می باشد نظر به مراتب سطح بدعت شان واز این فتنه کسی در امان نیست مگر آن کسی که به سنت چنگ بزند واز سنت پیروی نماید
ودین را در زندگی خود حاکم قرار بدهد ودر
ظاهر و باطن، عقاید و اعمال، حقایق و قوانین شریعت خود را مطابق دین بسازد ، بنابرین حقایق ایمان و قوانین اسلام،صفات، اعمال، افعال واسما و آنچه را که از الله نفی شده راباور وآنچه را که از طرف شریعت واجب شده در وقت مانند نماز و واجب بودن زکات مقدار آن وقت وجوب آن و وضو گرفتن و غسل ناپاکی و روزه رمضان او نباید آن را در هیچ امر دینی نافرمانی کند. بلکه در هر چیزی که امت در علم و عمل به آن نیاز دارد، ضرورت به یک رسول ورهنماست که راهنمایی فقط از او دریافت مي شود
وآن جناب رسول صلی الله علیه وسلم میباشد وباید یک انسان دانا ومعتمد این دین را برساند وباید از انسان ثقه علم را یاد گرفت
و اما نوع دوم فتنه: فتنه شهوت. می باشد والله متعال در سوره توبه بین این دو فتنه جمع نموده ومیفرماید:
( كَالَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ كَانُوا أَشَدَّ مِنْكُمْ قُوَّةً وَأَكْثَرَ أَمْوَالًا وَأَوْلَادًا فَاسْتَمْتَعُوا بِخَلَاقِهِمْ فَاسْتَمْتَعْتُمْ بِخَلَاقِكُمْ كَمَا اسْتَمْتَعَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ بِخَلَاقِهِمْ وَخُضْتُمْ كَالَّذِي خَاضُوا ۚ أُولَٰئِكَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ) ( توبة: ٦٩)
ترجمه: (شما هم دنیا پرستید) به مانند آنهایی که پیش از شما بودند در صورتی که پیشینیان از شما قوی‌تر بودند و مال و اولادشان بیشتر بود، پس به سهم خود (از متاع فانی دنیا دو روزی) متمتّع بودند، اکنون هم که نوبت به شما رسید به تمتّع دنیا به سهم خود مانند آنها سرگرم شدید و هم (در شهوات دنیا) به مانند آنها فرو رفتید! آنان مردمی هستند که اعمالشان در دنیا و آخرت نابود و باطل گشت و هم آنان به حقیقت زیانکاران عالمند.
در این آیه، الله متعال به آنچه بر فساد دل و ادیان، بهره مندی از خلاق و درگیر شدن در باطل می آید، اشاره می کند. زیرا فساد دین یا با اعتقاد و سخن گفتن از باطل است یا با عمل غیر از علم صحیح
اولی: بدعت است و دومی: فسق در اعمال.. منشأ هر فتنه از اولویت دادن نظر بر شریعت و هوس بر عقل است.
اولی: منشأ فتنه شبهات
و دوم: منشأ فتنه شهوت.
وفتنه شبهات با یقین دفع می شود و وفتنه شهوات با صبر و شکیبایی دفع می شود و از این رو الله تعالی رهبری دین را به این دو امر وابسته کرده است. وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ} [السجدة: 24]،
ترجمه : و برخی از آن بنی اسرائیل را امام و پیشوایانی که خلق را به امر ما (نه به امر خلق) هدایت کنند قرار دادیم برای آنکه (در راه حق) صبر کردند و در آیات ما مقام یقین یافتند.[سجده: 24]
ترجمه: واز این طریق امامت در دین به دست می آید وبا کمال عقل و صبر، وسوسه شهوت دفع می شود و با کمال بصیرت و یقین، فتنه شبهات دفع می شود.
وهر زن عاقله که می تواند این را بخواند خصوصا آندسته کسانی در زمان ما با همه فتنه ها زندگی میکنند وخود را حفاظت نمی نمایند باید دانست بسیاری از گرداب هایی است که انسان را در فتنه قرار میدهد پس آیا یک انسان عاقل خود را در معرض عواملی که سبب گمراهی، پسرفت، شکنندگی قلب ها و پاسخ ضعیف به فرمان الله متعال میشود قرار داده به این خواسته ها جواب میدهد؟ یا به فرمان الهی؟ آیا ما همچین شخص را در زمان خود داریم یا خیر ؟!
ظاهر شدن زنها در رسانه های امروزی مشابه به رفتن آنان در مسیر راه در زمان پیامبر صلی الله علیه وسلم:
اینجا به واقعیتی دیگری مي پردازیم، و قیاس می نماییم و آن این که گویا اصحاب-رضی الله عنهم- از واقعیت ما در رسانه ها می دانستند ومن با یک هدف مقارن وپیوسته به حق میخواهم این کار را به تصویر بکشانم که بتوانم به هدفی که میخواهم برسم وبه خصوص در مساله ظهور زن ها در زمانه ای که فتنه به اوج خود رسیده است !
حافظ بن کثیر-رحمه الله- فرموده: «اگر زنی در راه، راه می‌رفت، ودر پایش خلخال ( پای زیب ) ساکتی داشت که صدای پاهایش شنیده نمی‌شد، اما او با جنبشی وحرکتی برای نشان دادن آنچه پنهان باقی مانده بود کوشش به آشکار نمودن آن کرد ( آن را به صدا در آورد ) تا مردان طنین وصدایش را بشنوند همانا این کار نادرست بوده الله متعال زنان مؤمن را از انجام همچین کاری نهی فرموده وکسی که زینت های پوشیده خود را آشکار بسازد در واقع تحت این ممنوعیت داخل شده است، که خداوند -متعال- می فرماید:{وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِنْ زِينَتِهِنَّ}:{و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود}!
همچنین هنگام خروج از خانه عطر و آرایش کردن را ممنوع قرار داده است چرا که این کار باعث میشود مردان بوی خوش آنها را استشمام نمایند و همچنین راه رفتن در وسط راه ممنوع است برای این که در آن تبرج (اظهار زینت) وجود دارد.»
حمزه بن ابی اسید انصاری از رسول الله-صلی الله علیه وسلم- نقل میکند که من از ایشان شنیدم که می فرمودند-در آن وقت پیامبر صلی الله علیه وسلم بیرون از مسجد بودن، و در راه اختلاط زنان با مردان شد-:
«اسْتَأْخِرْنَ، فَإِنَّهُ لَيْسَ لَكُنَّ أَنْ تَحْقُقْنَ الطَّرِيقَ، عَلَيْكُنَّ بِحَافَّاتِ الطَّرِيقِ».
شما زنها خود را عقب نگاه داريد، چون شما حق نداريد وسط راه را بگيريد، بلكه كناره و گوشه های راه را در پيش بگيريد!
آنگاه زنها از كنار ديوار می رفتند تا جایی كه لباسشان به ديوار می چسپید.
وجه دلالت حدیث: پس وقتی كه پيامبر صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ وَسَلَّمَ زنان را از اختلاط در راه منع كرده است چون به فتنه منجر می شود، پس چگونه می توان گفت كه در جاهای ديگراختلاط زن و مرد جايز است؟!
امام ابوداود در کتاب خود این حدیث را درفصلی یا بابی در مورد چگونه راه رفتن زنان (که با مردان در مسیر می روند) آورده است (شماره 5272)
و در شرح این حديث در عون المعبود (11/305) آمده است: «(ان تحققن ) که مراد از آن سوار بر وسط آن(راه) شدن است، یعنی نباید در وسط مسیر راه بروند.
(حافات ) جمع حافه وآن عبارت از طرف، ناحیه یا گوشهٔ راه است.
ثوبها (لباسش) یعنی: به لباس زن اثر خدشه های دیوار بماند.
و در حدیثی ابوهریره به روایت از رسول الله-صلی الله علیه و آله و سلم- می فرماید:«لَيْسَ لِلنِّسَاءِ وَسطَ الطَّرِيْقِ”. برای زنان در وسط راه، راه رفتن مناسب نیست!
ابن حبان (12/416) این حدیث را در باب ( ذكر الزجر عن أن تمشي المرأة في حاجتها في وسط الطريق ) ذکر کرده است.
جمله ( لیس للنساء وسط الطریق ) اگر چه لفظاً اخبار است اما برای زنان زجر وتوبیخ است که در وسط راه نروند ! زیرا وسط راه مناسب مردان می باشد.
این وظیفه زنان است (آنچه از آنها انتظار می رود) که با احتیاط از کناره های راه بروند تا با آنها تماس صورت نگرفته اختلاط ایجاد نشود»
خلاصه بحث: از این مقایسه به كدام نتيجه ميرسيم؟
ما از این واقعیت بدین امر می رسیم که به زن دستور داده شده است تا در خیابان ها ظاهر نشود، زیرا(خیابان ها او را) در معرض آسیب قرار می دهد، پس چگونه است وقتیکه او در شکل، صدا و جزئیات برای مردم ظاهر می شود آن هم در رسانه هایی که در آن مردان شناخته شده است!
آنچه سؤال بر انگیز است این که چرا آنها خود را در معرض نگاه ها و نظریات مردان قرار میدهند، ونظریات آن هارا جلب می نمایند وپیشنهاد و انتقاد میکنن ؟!
آیا راه های پرهیزگارتر و پاک تر دیگر وجود ندارد ؟!
دینی که اجازه نمیدهد زن باید در وسط مسیر باشد-اگر چه این کار کدام کراهیت در پی ندارد وحرجی نیست که از وسط راه برود اما بازهم اسلام منع نموده برای پابندی به شرع وحفظ عفت وحیای زن مسلمان چگونه برای همچین چیز نا درستی اجازه خواهد داد؟
نصیحت من برای آنعده از کسانی که میخواهند برای خواندن ورساندن درس های دینی از خانه بیرون شوند ویا برای آن عده کسانی که در رسانه ها ظاهر میشوند ودست و صورت را آشکار نمی نمایند-صرف به صدا اکتفا می کنند- وبرای رسانیدن افکار بیدارگر مجبور اند این کار را نمایند چون این کار به اساس ضرورت می باشد-إن شاء الله- باکی ندارد.
همچنان نقاب در حقیقت حیثیت پوشش، هیبت وبصیرت را داشته که از هیچ زن خردمند مسلمان نباید ترک شود.
آیا زن می‌تواند بشکل ( ویدیویی وصوتی ) در رسانه ها ظاهر شود؟
*وضعیت وحال نویسندگان، شاعران و ادیبان زن چگونه است؟*
نویسندگان، شاعران وادیبانی که در ادبیات وارد هستند در حقیقت در یک حجره و اتاق با مردان آمیخته شده صوت و صدا را رد و بدل میکنند سپس صدا و ویدیو هایشان ضبط می شود و بعد استدلال میکنند که صدای زن عورت نیست، اما از حق نگذریم از این نکته غافل میشوند که اگر زن با گفتار خود نرمی کند تبدیل به فتنه میشود و منجر به سقوط در حرام و نافرمانی الله متعال می گردد ..
صدای زن عورت نیست اما ممکن است تبدیل به فتنه شود!
اکثر نویسندگان، شاعران و آواز خوانان زن وترانه خوان ها، وقتی متن ها ونصوص خود را ارائه می کنند، صدای خود را زیبا می کنند، خود را می آرایند و صدای خویش را به شیوه ای ملایم، جذاب و تاثیرگذار آلایش می دهند تا تأثیر گذار باشد که این کار باعث فتنه میگردد و از این نرمی الله تعالی نهی کرده است واین منکری است که زیانش پوشیده نیست !
يَانِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا).
ای زنان پیغمبر، شما مانند دیگر زنان نیستید (بلکه مقامتان رفیع‌تر است) اگر خدا ترس و پرهیزکار باشید، پس زنهار نازک و نرم (با مردان) سخن مگویید مبادا آن که دلش بیمار (هوا و هوس) است به طمع افتد (بلکه متین) و درست و نیکو سخن گویید.
پس سخنی که در آن عبارات مهیج با نرم کردن کلام و شکستن صدا که باعث زیبایی صوت میگردد ویا خنده کردن و سایر مواردی که باعث نرمی در گفتار، میشود به ویژه با خواندن آن متون ادبی و اشعاری که ماهیت آن به همین شکل وصورت باشد را برای خود لازم میگردانند که باید آنها را بخوانند لذا وقت القاء وادا کردن برای مردان نامحرم این امر چگونه میباشد؟!
طبعا این امر باعث جذب مردان گردیده وبالخصوص آن اشعاری که معناهایی داشته باشد که سبب تحرک فتنه وهیجان گردد و به آن کلماتی که پر از شور و عشق و عاطفه است بپردازد که این یک امری فتنه انگیز بوده وباید زن مسلمان از آن اجتناب نماید !
اگر چه امکان در فتنه واقع شدن هم‌نباشد
ویاهم اگر فتنه اختلاط باشد به هیچ عنوان درست نیست وچونکه نصوص نهی از اختلاط بسیار است و ما توان ارائه همه آنها را نداریم،
اما خلاصه ای که مورد توافق مسلمانان و کافران است ما را کفایت می کند ! ابن تیمیه رحمه الله امر مذکور را خلاصتا می فرماید :
«هنگام اختلاط مردان با زنان، مانند آمیختن آتش و هیزم است» (الاستقامة) (1/361).
و در موسوعه الفقهیه (4/90) می فرماید: «اگر صوت زن سبب شود که شنونده از آن لذت ببرد ، وشنونده از در فتنه واقع شدن خود بیم دارد، گوش دادن به آن(صوت) بر او حرام است. ولی در غیر این صورت حرام نیست.
وین امر مستلزم این است که صحابه رضی الله عنهم به صدای زنان گوش می دادن وقتی که آنها صحبت می کردن ولی از وقوع در فتنه ترس نداشتن واین بخاطر این‌نبود که آنها صلاحیت این کار را نداشتن بلکه صلاحیت داشتن اما امر الله متعال بود که که می فرماید: (فَلاَ تَخْضَعْنَ بِالْقَوْل فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ) “ در سخن گفتن صدایتان را نرم ونازک نکنید ، پس تا در دل های که مرض است طمع ایجاد نگردد )!
الله تبارک و تعالی زن را از تکلم منع نکرده، بلکه او را از نازک کردن ونرم کردن صدا نهی کرده است، از این رو، ارسال وفرستادن کلیپ ها وویدیو ها با این مضمون به عنوان ادبیات و شعر ناب که در آن نرمی و لطافت وجود دارد سبب فتنه گردیده و این کاری است که انجام آن جایز نیست، واین مرزی برای زنان است و مردان نباید در شنیدن صدای زنان تلاش کنند و از آنها پیروی نمایند!
تجربه ی از واقیعت امروزی*
بیایید از سر تجربه، امروز عمیق‌تر وخوبتر به واقعیت پیرامون خود نگاه کنیم،
زیرا بسیاری از زنان در ضبط‌های ویدیویی و صوتی قرار دارند و در مورد همه چیز خواه مورد اهمیت یا غیر قابل اهمیت صحبت میکنند!
من در اینجا در مورد کسی صحبت نمی کنم که دفتر خاطرات زندگی خود را برای به دست آوردن لایک ها وسبسکرایب ها و افزایش درآمد در یوتیوب به تصویر می کشد. ❗
زیرا این دست افراد، همانطور که قبلا اشاره کردیم، به شدت به خود وبه نفس خود ظلم کرده اند،
اما من در مورد کسی که این کار را انجام داده، صدا و ویدیوهای ضبط شده خود را اشتراک گذاری می نماید تا به مردم سود برساند و یا زبان و شعر را برای مردم آموزش میدهد ، صحبت می کنم. اکثر کسانی که این کار را انجام می دهند به تدریج قلب واراده شان ضعیف می شود تا اینکه شر وفتنه را دست کم گرفته، متوجه امر دین و شریعت نمی گردند-این امر منجر به ایجاد نرمی و زیبایی در صدا شده که طبعا به نفع رسانه است-…
بدتر از آن اینکه نرم کردن صدا در گفتار علاوه برین که عادت ناپسندی می باشد، گناه و نافرمانی بوده که نفس آدمی بدان خو یافته و تربیت میشود، و پس از آن اصلاحش دشوار خواهد بود.
لذا تدریجا نفس به این ظاهر شدن دل بسته و به صحبت از دور کردن حجاب و فرو پوشی نگاه تمایل پیدا می کند که امر اینجا سخت تر می شود، زیرا این فرد به دیدن وی عادت کرده است. واینکار آن شخص را به مرحله فریب، تکبر و سایر عیوب میرساند.
*والله متعال به نور خود گناهکار را هدایت نمیکند !*
علاوه بر این، دنیا پر از فتنه، وسوسه و امراض معنوی دل است. چه بسیار مردانی که مجذوب وفریفته این فتنه شده زن مذکور را قهرمان فکر نموده حتی اگر آن زن متاهل باشد، ممکن است در نمایش جزئیات وحرکت صورت و دست های او جذب شخصیت وی شوند و این یک امر کاملاً شناخته شده و دیده شده است با تأسف فراوان !
بلکه ما این را ازکسانی دیده ایم که با مجری و زنی که در فیلم های ضبط شده در آن کانال ظاهر می شد، به دلیل وابستگی شدید به او و روش او، به خانمش توهین می کند که تو باید مانند آن زن باشی !
– طوری که زنده گی آن خانم و شوهرش روی چنین دلایل به هم میریزد-!
پس چرا سعی نورزیم این نزاع وکشمکش را حداقل با مسدود کردن وبستن دری مشکوک ودارای شبهه که سببب ضعف و شکنندگی قلب میشود کاهش داده، ببندیم⁉️
در حالیکه ما به همه آن عواملی(ولو بسیار کوچک) نیاز داریم که قلب ما را در امر دین تقویت نموده پاهای ما را در مسیر خار ها ثابت بدارد.
**ما برای کمپاین هایی که امروز علیه(عفت) زنان میشود درک می کنیم که به تقوای زیادی نیاز داریم* ❗
برای بر گرداندن زن مسلمان و تلاش برای بازگرداندن او به سرنوشت و وظایف سرنوشت سازش، من قوی ترین قلب را نمی بینم که به دنبال پیروی از زنان سلف صالح، استواری واستقامت کند، بل قانونی را میبینم که آن را بسیار مهم می پندارند، وآن این که باید زن مسلمان ترقی کند(گسترش یابد و دست بدست شود)، امروز متأسفانه همچین چهره ها در میان مردم به شهرت وبلندی یاد شود❗
روى الإمام أحمد عن النعمان بن بشير رضي الله عنه الله، قال: كنا جلوسًا في المسجد فجاء أبو ثعلبة الخشني فقال: يا بشير بن سعد أتحفظ حديث رسول الله صلى الله عليه وسلم في الأمراء، فقال حذيفة: أنا أحفظ خطبته. فجلس أبو ثعلبة. فقال حذيفة: قال رسول الله صلى الله عليه وسلم: “تكون النبوة فيكم ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون خلافة على منهاج النبوة فتكون ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون ملكًا عاضًا فيكون ما شاء الله أن يكون، ثم يرفعها إذا شاء الله أن يرفعها، ثم تكون ملكًا جبرية فتكون ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون خلافة على منهاج النبوة، ثم سكت“. (السلسلة الصحيحة).
امام احمد از حضرت نعمان بن بشیر روایت کرده است که گفت: در مسجد نشسته بودیم و ابوثعلبه خشنی آمد و گفت: ای بشیر آیا حدیث رسول الله را در بارهٔ امراء حفظ کردی؟!
حذیفه رضی الله عنه گفت: بل من حفظ نموده ام وخطبه نیز داده ام.
ابوثعلبه نشست وحذیفه گفت: رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «نبوت در میان شما خواهد بود تا زمانیکه الله بخواهد، آنگاه او تعالی آن را از میان شما برمی دارد ، وبعداز آن خلافت وپادشاهی جای آن را می گیرد، پس آن تا زمانی خواهد بود که الله می خواهد ، سپس اگر الله بخواهد آن را دور نماید، آن را دور می کند، آنگاه پادشاهی اجباری بر شما مسلط می شود، وتا زمانی خواهد بود که الله می خواهد ، سپس اگر الله بخواهد آن را دور کند دور میکند، بعداز آن پادشاه ظالم میباشد تا مادامیکه الله بخواهد، و اگر الله متعال بخواهد آن را دور نماید آن را هم دور می نماید، آنگاه خلافت دوباره بر روش نبوت خواهد آمد وبعداز آن پیامبرصلی الله علیه وسلم ساکت شدن.
اینجا واقعا جای تأمل است که خلافت بر منهج نبوت یعنی این ما را مستقیماً به سمت حدیث معتبر دیگری از پیامبر می‌برد، که میفرماید : فإنَّه مَن يَعِشْ منكم فسيَرَى اختِلافًا كثيرًا، فعليكم بسُنَّتي وسُنَّةِ الخُلَفاءِ الرَّاشِدينَ المَهْدِيِّينَ، عَضُّوا عليها بالنَّواجِذِ، وإيَّاكم ومُحدَثاتِ الأُمورِ؛ فإنَّ كُلَّ بِدعةٍ ضَلالةٌ“.
«کسی که در میان شما در آن وقت زندگی کند، تفاوت‌های زیاد و اختلافات زیادی را خواهد دید. پس به نقش قدم من ویاران من چنگ بزنید آن یارانم که هدایت شده گان هستند وبه راه درستی هدایت شدن و نقش آنان را با دندان ها(نواجذ) تان محکم بگیرید یعنی عملی کنید واستقامت در عمل داشته باشید، واز بدعات دور باشید که هر بدعت یک گمراهی است.»
بنابراین فکر می‌کنم این وظیفه و ضرورت فوری است که مردم را به آنچه اصحاب رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم بدان رهنمود شده بودند سوق دهیم و در همه حالات و انتخاب‌ها، تعاملات، معاملات و فعالیت ها تلاش کنیم به تبعیت از ایشان بپردازیم زیرا این آمادگی برای بازگشت خلافت بر روش نبوت است.
و ما تفاوت های اختلافی را که در این زمان وجود دارد شاهد آن هستیم؛ یکی از مرتبه های خطرناک وضعیف است که در حقیقت عاملش جدایی وتفرقه آوردن میان گفته های رسول صلی الله علیه وسلم میباشد، تا زمانی که ما به یک ریسمان واحد چنگ نزنیم ریسمانی که به اساس قرآن کریم وسنت حق پیامبر، و سنت خلفای صالح وراشدین می باشد ما نمیتوانیم جامعه ی که بر منهج وروش پیامبر باشد را بسازیم، خلافت آمدنی است وخواهد آمد .
اما از آنجایی که اقتدا کردن به صحابیات در زمان ما یک حکمت و بصیرت است واز آنجایی که یک فضیلت برای زنان مسلمان محسوب می شود پس ما باید سهمی در اقامه خلافت آخر زمان داشته باشیم، من منحیث زن مسلمان باید کسی باشم که در این راه قدم گذاشته ونقش صحابه وصحابیات را پیروی نموده وظیفه ام را به درستی به پایه اتمام برسانم ونقش وسهم خود را در آوردن دوباره خلافت به منهاج نبوت انجام بدهم.
*پیامی در رابطه به حافظات قرآن کریم*❗
جا دارد با استفاده از فرصت در مورد واقعیت فعالیت رسانه ای زنان صحبت کنم تا توصیه ای باشد برای حافظات کتاب الله که در حال مسابقه دادن برای نشر و پخش صدای خود، و ضبط و تلاوت با صدای زیبا، در بین مردان بیگانه هستند.
این یک امر طبیعی است که تلاوت کردن با صدای رسا وزیبا وبا ترتیل وتجوید خود یکی از اسباب ایجاد نرمی در صدا می باشد که این کار آنان با امر الله تعالی منافات دارد ..
و همچنان در منافات با فرمان الله متعال می باشد که می میفرماید: ( فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا)
(پس در سخن و گفتار نرمی نه کنید که مبادا کسانی که در قلبش هایشان مرض است طمع پیدا کنند و سخن نیک بگویید).
*لذا برای حافظ قرآن مناسب وشایسته نیست که اولین کسی باشد که عمل به قرآن را ترک‌نماید درحالیکه باید به آنچه که حفظ کرده الگو و سرمشق عملی باشد !*
هدف از حفظ قرآن این نیست که برای افتخار، خودنمایی و جلب توجه دیگران خوانده شود بلکه باید سببی برای تقوای دلها شود ❗
پس هر کس می خواهد ودوست دارد تلاوت زیبایی بکند و آن را ضبط کند، این امر باید فقط مختص بانوان باشد و از انتشار آن برای عموم مردم از جمله مردان بیگانه جلوگیری صورت گیرد.
و واقعاً صحنه دردناکی است که کسی که کتاب الله را حفظ کرده است اولین کسی باشد که الله را نافرمانی می کند و به دستوری که در کتاب بزرگ او موجود است پاسخ نمی دهد و اولین کسی که خود در گرداب شبهات و فتنه ها وارد بشود ! چرا که این کار بذاته و فی نفسه سبب فتنه است!
و آیا شکراین نعمت که حفظ کتاب رب العالمین است تنها با استجابت کامل به آنچه در کتاب الله متعال است ادا میشود یا در ترک آن ⁉️
اسلام زنان را از اذان منع کرده و به آنها دستور داده است که در هنگام نماز به جای تسبیح تصفیق کنند (کف بزنند)، پس چگونه به خود اجازه می دهد که تلاوت های زیبای خود را در میان مردان نامحرم منتشر کند⁉️
که هروقت بخواهند آنها را می شنوند و هر وقت بخواهند تکرار می کنند! تلاوتى كه بعضى از آقايان به خاطر داشتن صداى ملايم وزیبای زنان از شنیدن آن خوشحال مى شوند وجذب می شوند ❗
معروف ومعلوم است که این خود فتنه است و مردان به دلیل لطافت صدا و زیبایی که در صدای زن ها وجود دارد، فریفته شنیدن نشید ها و خواننده های زن می شوند.
و هر کس این را انکار کند که نرمی در سخن سبب فتنه نیست به خطأ رفته و واقعیتی همانند خورشید را انکار می کند!
بلكه برای حافظات است که هر کدام الگوی نیکو وعملی باشند و در سلوک ورفتار مانند صحابیات-رضی الله عنهن- عمل کنند و به آنچه در كتاب الله تعالی آمده است جامهٔ عمل بپوشانند.
*وهدف شان از حفظ قرآن کریم فقط کسب مقبولیت الله-سبحانه و تعالی- و مقام عالی در بهشت و مقام اهل قرآن و خاصه آن باشد نه اینکه ظاهر شدن در کانال ها و صفحه های اجتماعی رسانه ی وامثال آن..*
الله تعالى می فرماید : (وَلَا تَكُونُوا كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا)
ترجمه: و مانند کسى نباشید که نخ خود را با دست خود بسته وآن را دوباره باز کند.
در اینجا یک حدیث بسیار وتکان دهنده ی را یادآور می شوم که ترس را در دل ها می افگند آن حدیث در مورد اولین کسانی است که در قیامت به آتش کشیده می شوند، همانطور که در صحیحین آمده « اولین مردمی که جهنم برای آنها خواهد بود و به آتش کشیده می شوند سه شخص هستند .
حديث أبي هريرة رضي الله عنه قال: حدثني رسول الله صلى الله عليه وسلم أن الله تبارك وتعالى إذا كان يوم القيامة ينزل إلى العباد ليقضي بينهم وكل أمة جاثية فأول من يدعو به رجل جمع القرآن ورجل يقتل في سبيل الله ورجل كثير المال، فيقول الله تبارك وتعالى للقارئ ألم أعلمك ما أنزلت على رسولي صلى الله عليه وسلم قال بلى يا رب قال فماذا عملت فيما علمت قال كنت أقوم به آناء الليل وآناء النهار فيقول الله تبارك وتعالى له كذبت وتقول له الملائكة كذبت ويقول الله بل أردت أن يقال فلان قارئ فقد قيل ذاك ويؤتى بصاحب المال فيقول الله له ألم أوسع عليك حتى لم أدعك تحتاج إلى أحد قال بلى يا رب قال فماذا عملت فيما آتيتك قال كنت أصل الرحم وأتصدق فيقول الله له كذبت وتقول الملائكة له كذبت ويقول الله بل إنما أردت أن يقال فلان جواد فقد قيل ذاك ويؤتى بالذي قتل في سبيل الله فيقال له في ماذا قتلت فيقول أمرت بالجهاد في سبيلك فقاتلت حتى قتلت فيقول الله له كذبت وتقول له الملائكة كذبت ويقول الله بل أردت أن يقال فلان جريء فقد قيل ذاك، ثم ضرب رسول الله صلى الله عليه وسلم ركبتي فقال: يا أبا هريرة أولئك الثلاثة أول خلق الله تسعر بهم النار يوم القيامة“.
ابوهریره رضی الله عنه نقل میکند که رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند : که الله تبارک و تعالی وقتی در قیامت بر بندگان نازل می شود تا بین آنها داوری وفیصله نماید و هر امتی زانو زده است، واولین کسی که صدا کرده میشود حافظ قرآن کریم ومجاهد فی سبیل الله ومرد ثروتمندی که مالش را در راه الله صدقه میداد
– [ ] الله متعال اولین کس قاری قرآن را خطاب می نماید که آیا ترا آنچه را که بر رسولم نازل کرده بودم تعلیم نداده بودم ؟ می‌گوید بلی پس با آنچه که یاد گرفتی از کلام من چی کردی ⁉️ می‌گوید بودم که شب وروز آن را تلاوت میکردم وعمل میکردم ، الله تعالی میفرماید دروغ گفتی وملائکه ها هم میگویند دروغ گفتی هدفت از اینکه قرآن را یاد گرفتی این بود که مردم بگویند فلانی خیلی زیبا قرآن میخواند بعدا صاحب مال فرا خوانده میشود که آیا من در مال تو وسعت نداده بودم ⁉️ می‌گوید بلی پس با آن چی کردی می‌گوید در راه تو صدقه کردم به فقرا وغریب ها کمک کردم الله متعال می‌گوید «دروغ گفتی »وملائکه ها همچنان می گویند «دروغ گفتی » مال را خرچ‌کردی تا مردم بگویند فلانی خیلی سخی‌وسخاوتمند است وبعدا مجاهد راه حق را می آورند که تکه تکه است الله تعالی میفرماید : چی شده بنده ام⁉️ می‌گوید یا الله من در راه تو جهاد کردم وتکه تکه شدم واین هم‌حالم است « الله تعالی می‌گوید دروغ گفتی » « وملائکه ها همچنان میگویند دروغ گفتی » تو‌جهاد کردی تا مردم بگویند فلانی خیلی شجاع وجسور است ❗وبعدا رسول الله صلی الله علیه وسلم به زانویم زده گفت: ای ابوهریره این ها کسانی اند که الله متعال امر می نماید که این سه نفر را به جهنم بیاندازیدو اولین کسانی می باشند که روی به جهنم انداخته می شوند. 💔🥀
*الله متعال مایان را حفاظت نماید.*
بر هر زن مسلمان است که به احادیث رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم توجه کند و اجازه ندهد که دچار فتنه و گمراهی خود و دیگران گردد، رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید: *”ما تركت بعدي فتنة أضر على الرجال من النساء” (متفق عليه)*
«پس از خود فتنه ای برای مردان زیانبارتر از فتنه زنان باقی نگذاشته ام» (متفق علیه )
و همچنان فرمودند : “فاتقوا الدُّنيا واتقوا النساء، فإن أول فتنة بني إسرائيل كانت في النساء”. (صحيح مسلم)
از دنیا بر حذر کنید و از زنان دوری کنید وپروا کنید چرا که اولین آزمایش وفتنه بنی اسرائیل در مورد زنان بود. (صحیح مسلم)
اندکی باید تقوای الهی را در زندگی پیشهٔ خود سازیم !
اگر به آنچه که در مسأله ظهور زنان و حجاب شان گفته شد عمل نکنیم وز آن امتناع ورزیده نصیحت و ارشاد را قبول ننماییم |در حالیکه این مسأله طبق فتاوای اکثر معاصرین(متساهل) طوری وارد است که آنها در مورد ظهور زنان در رسانه ها با صورتِ باز و تفاصیلش کدام حرج ومشکلی را نمی بینند|
اما نصیحت من برای شما خواهران مسلمانم اینس که بیایید باهم برای متقی شدن با پروردگار خویش تعهد کنیم !
در حدیثی از عطیه سعدی آمده که رسول الله-صلی الله علیه وسلم- میفرماید:: “لا يَبْلُغُ العَبْدُ أَنْ يَكُونَ مِنَ المُتَّقِينَ حتَّى يَدع ما لا بَأْسَ بِهِ حَذَرًا لِمَا بِهِ بَأْسٌ”
بنده تا زمانی متقی وپرهیزگار نمی شود تا اینکه چیزهای را که در آن هیچ مشکل و گناهی نیست ترک نماید-ازین جهت که مبادا در گناه واقع گردد-!
ودر این حدیث مراد از « مالا بأس به » امورات وکارهای مباحه است که در حقیقت انجام آن هیچ مشکلی ندارد، اما فرد مؤمن از ترس اینکه مبادا منجر به گناه ومعصیت الهی شود آن را ترک نماید !
قاعده کلی اینست که رسیدن به مراتب تقوا تقاضای ترک شبهات را میکند !
نُعمان بن بشير – رضى الله عنه – گفته اند كه شنيدم رسول الله – صلى الله عليه و سلم – مى فرمايند:(إن الحلال بيِّن وإن الحرام بَيِّن، وبينهما أمور مشتبهات لا يعلمهن كثير من الناس. فمن اتقى الشبهات فقد استبرأ لدينه وعرضه، ومن وقع في الشبهات وقع في الحرام، كالراعي يرعى حول الحمى يوشك أن يقع فيه، ألا وإن لكل ملك حمى، ألا وإن حمى الله محارمه، ألا وإن في الجسد مضغة إذا صلحت صلح الجسد كله، وإذا فسدت فسد الجسد كله، ألا وهي القلب). رواه البخاري ومسلم.
“آنچه كه حلال مى باشد واضح است، و آنچه كه حرام مى باشد واضح است، و در بين آنها مواردى قابل اشتباه وجود دارد كه بسيارى از مردم از آنها بى خبرند، پس هر كسى از آن موارد قابل اشتباه دورى جست خود را از گناه در دين و ناموس خود محفوظ كرده است، و هر كسى مرتكب اين موارد قابل اشتباه شد، مرتكب حرام شده است، مانند: چوپانى كه در محدوده علف زارى (حيوانات) خود را مى چراند، و هر لحظه امكان دارد در داخل آن علف زار بچرند، بدانيد هر پادشاهى محدوده ى حمايت شده اى دارد، و محدوده ى حمايت شده ی الهى محرمات او هستند، بدانيد در بدن تكه گوشتى وجود دارد كه اگر اصلاح گرديد، كليه ى بدن اصلاح شده است، و اگر فاسد گرديد كليه بدن فاسد شده است، بدانيد كه آن قلب است”.
صحیح است – متفق علیه
ودر کتاب مدارج السالکینِ امام قیم جوزی آمده است که: تقوا سه درجه دارد:
درجه اول: اجتناب از چیزهای ناپسند برای در امان ماندن نفس وحفاظت ایمان و کمال حسنات.
درجه دوم: حفاظت از حدود الهی بخاطر بقای تقوا وبلند رفتن منازل بندگی و خالص شدن از اقتضاءات حدود درحالیکه با انجام آن حدود مؤاخذه ی در پی نباشد !
درجه سوم: پرهیز از هر چیزی که ترا به ضیاع وقت فرا بخواند وتورا به تفریق بکشاند ..
از ابودردأ رضی الله عنه میفرماید ؛ کمال تقوا اینست که بنده از الله پروا نماید تا اینکه در باره یک ذره هم تقوا نماید وتا آنجایی برسد که چیز های که به گمانش حلال است را هم‌ترک‌نماید به ترس اینکه مبادا حرام باشد وهمین کارش را برای این می نماید که حجابی باشد در بین او و بین محرمات « رواه ابن مبارک در کتاب الزهد»
امام حسن میفرماید: متقین همیشه با تقوا خواهند بود تا اینکه بسیاری از چیزهای حلال را بخاطر ترس از وقوع شان در حرام ترک نمایند !
وامام سفیان ثوری می فرماید : متقین را به دلیل این متقین می گویند که آنها از چیزی که از آنها پروا نمی‌شود هم پروا میکنند.
وابن عمر می فرماید: دوست دارم دربین خودم والله ام یک پرده بین حلال وحرام داشته باشم وهیچ وقت آن را پاره ننمایم!
این مثال ونمونه ای در زمان آنها بود زمانه ی که غرق در صلاح بودند پس در زمانهٔ ما که پر از فتنه وشبهات است طریق تقوا چگونه است ؟!
هر آئینه واضح است که طریق تقوا مرتبه بزرگ و با ارزشی است که برای رسیدن به آن سلف صالح به حکمت بصیرت مسابقه می دادن چنانکه ابوهریره-رضی الله عنه- می فرماید: همنشینان الله تعالی در فردای قیامت اهل زهد وتقوا خواهند بود !🤲🏻
*در خاتمه !*
ما ضرورت مبرم به آماده ساختن زنان در میدان رسانه ها ودعوت داریم [باید آنها را به شکلی آماده بسازیم که الگو ونمونهٔ از تقوا بوده وبرای خود و دیگر زنان مسلمان نافع قرار گرفته، یک سد قوی ومانع محکمی باشند برای ابواب فتنه وشبهاتی که امروزه در جامعه وجود دارد وبتوانند زرع کننده تقوا وصلاح در قلوب دیگر زنان مؤمنه باشند] !
زن مسلمان به این حالت ومرحلهٔ از امنیت و امان، سکون وآرامش تا زمانی رسیده نمیتواند که حتی بعضی از اموری را که الله حلال نموده است بخاطر اخذ پایداری و ثبات در راه مستقیم ترک نماید، *چه رسد به واقع شدن در گرداب های که‌پر از فتنه ها وشبهات میباشد !*
زن مسلمان چگونه می‌تواند قافله وسواره زندگی خود را به محلی پر از امن و آرامش برساند وقلب خود را در برابر سختی ها، مشکلات وامتحانات زندگی دنیا قوی بسازد؟
وچگونه می‌تواند علیه جنگی که‌امروز دشمنان اسلام علیه اسلام دارند مواجهه ومبارزه نموده وچگونه تقصیرات خود را جبران نماید؟؟
این در حقیقت خود نوعی مجاهدت ومبارزه در راه استقامت میباشد که الله متعال آن را دوست می دارد و از آن راضی است، پس لازم است که زن مسلمان برای نفس خود توشه ای آماده نماید وهمانا بهترین توشه برای یک مسلمان تقوای الهی و سایر اعمال نیک وصالحه میباشد، لذا وی باید بکوشد تا نفسش را به بی تفاوتی وبی مسئولیتی عادت ندهد زیرا این کار سبب ضعف وناتوانی در پیشرفت وی شده و او را از حرکت بسوی هدف باز می دارد و همانا پیشرفت کردن خود یک مقام ومرتبه بزرگی است برای کسی که مجاهدت می نماید و این امر را در نزد الله تعالی رتبهٔ بزرگی ست برای قلب هایی که در مسیر خیر قایم وباقی باشند.
واما آنانی که اقتصاد(میانه روی) را ترجیح میدهند طبعا آنان نیز مراتبی دارند وما آن اشخاص را ملامت نمی نماییم !
بلکه برایشان این سخن الله عزوجل را یاد آور میشویم که الله تعالی میفرماید :
(ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ۖ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ۚ ذَٰلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ (32) جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا ۖ وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ (33) وَقَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ ۖ إِنَّ رَبَّنَا لَغَفُورٌ شَكُورٌ (34) الَّذِي أَحَلَّنَا دَارَ الْمُقَامَةِ مِن فَضْلِهِ لَا يَمَسُّنَا فِيهَا نَصَبٌ وَلَا يَمَسُّنَا فِيهَا لُغُوبٌ (35)) (فاطر)
آنگاه اين كتاب (قرآن) را به گروهى از بندگانمان كه (آنان را) برگزيديم به ميراث داديم، پس برخى از بندگان ما (در عمل به كتاب) بر خود ستمكارند و بعضى ميانه‌رو و برخى با اذن الهى نسبت به كارهاى خير سبقت گيرند، كه اين همان فضل بزرگ الهى است.(۳۲)
(پاداش الهى و آن فضل بزرگ،) باغ‌هايى هميشه سرسبز است كه به آنها وارد خواهند شد، و در آنها با دستبندهايى از طلا و مرواريد زينت مى‌شوند و لباس آنان در آن جا (از) ابريشم است.(۳۳)
گويند: سپاس براى الله است كه اندوه را از ما زدود، همانا پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است.(۳۴)
الله كه ما را از فضل خويش در سراى ابدى جاى داد كه در آن جا هيچ رنجى به ما نمى‌رسد و درماندگى به سراغ ما نمى‌آيد.(۳۵)
واز الله میخواهیم که برای ما این فضل بزرگ را نصیب نماید ومارا سرداران اهل جنت بگرداند …
وصلی الله علی خیر خلقه محمد وآله اجمعین ..
